آب نیست و گرنه ...
ارسال شده توسط در 87/7/18:: 10:38 صبحبه نام خدا
بیشتر ما آدم ها خیلی زود همه چیز را فراموش می کنیم یعنی وقتی به خوشی می رسیم به جایی می رسیم قدرتی بدست می آوریم یادمان می رود ، غافل می شویم. حتی از خدا هم غافل می شویم و فراموش می کنیم. دوستانمان که در روزهای سخت سنگ صبورمان بوده اند یادمان می رود و حتی گاهی می خواهیم قدرت و خوشی مان را به رخشان بکشیم.حتی حاضر نمی شویم پای صحبت و درد دل کسانی بنشینیم که روزی پای حرفهایمان می نشستند و برایمان غصه می خوردند. دیگر بقیه مهم نیستند که بخواهیم برایشان وقت بگذاریم چون مهم خودمان بودیم که به اوج برسیم و رسیدیم!
ما همه چیز را فراموش می کنیم اما خدا هرگز فراموش نمی کند!
من همیشه همه نکات منفی را در دیگران می بینم و زشتی رفتارها را متوجه می شوم و حتی گاهی تعجب میکنم که چرا بعضی از آدم ها این گونه رفتار می کنند.همیشه بیرون وجودم را نگاه کرده ام اما غافل از اینکه درون خودم بدتر از آنها وجود دارد و اگر پایش برسد ممکن است رفتاری به مراتب بدتر انجام دهم(و شاید هم مصداق این ضرب المثل باشم که :آب نیست وگرنه شناگر ماهری ام!). به خاطر همین است که این جور چیزها را می نویسم چون وقتی خودم را مخاطب قرار می دهم تازه متوجه می شوم که من خودم هم جزء همان آدم هایی هستم که همیشه از آنها انتقاد کرده ام و همین باعث می شود که بیشتر مراقب رفتار خودم باشم و سعی کنم اشتباهاتم را تکرار نکنم. هرچند ساختن یه شخصیت درست و الهی کار راحتی نیست اما نشدنی هم نیست فقط باید غافل نباشیم و همتی بلند داشته باشیم.